هیجده دیماه 1397
علم روابط بین الملل و تحلیلی از آنارشیسم سیاسی در جهان امروز
تئوری مدل آنارشیسم سیاسی یا رئالیسم قدرت محور در روابط بین الملل
(فصل دوم - پاره دوم)
پژوهش: آراز فنی
واقعگرایان قدرت/سیاسی معتقد هستند که مکتب فکری آنها امروز توسط کنشگران سیاسی معتقد به این منظر فکری، دنیا و امور سیاسی کشورها را اداره می کنند. برای این نحله ی فکری انسان طبیعتن قدرت طلب و جنگ امر اجتناب ناپذیری است. در هر سیاستی منافع ملی و امنیت ملی در الویت قرار دارد و برای حفظ منافع ملی (آنگونه که آنها تاویل می کنند) باید از هر وسیله ائی استفاده کرد. برای پیشبرد امور سیاسی جامعه اخلاق و وجدان اجتماعی نمی تواند محلی از اعراب داشته باشد!
واقعگرایان قدرت محور – تئوریسینهای معاصر
همانطوریکه در سطور پیشین و در مقاله ائی که به بررسی سه تن از تئوریسنهای فلسفه ی سیاسی کلاسیک اختصاص داشت نوشتم؛ پایه ی فکری رئالیسم قدرت طلب بر می گردد به توضیح سرشت انسان. بنظر مورگنتاو نظریه پرداز آلمانی الاصل آمریکایی، انسانها بطور طبیعی و ذاتی به دنبال کسب قدرت هستند. مجموعه های انسانی و یا گروههای گوناگون انسانی نیز از این حکم تبعیت می کنند. بنظر مورگنتاو دولتها بعنوان تنها بازیگران قانونی عرصه سیاست در روابط بینالملل و مدیریت امور کشور متبوعه ی خود، برای رسیدن به قدرت، حفظ آن و نمایش قدرت به منظور کسب اعتبار و وجه بینالمللی تلاش می کنند. با توجه به کمبود منابع طبیعی، اجتماعی، عدم وجود یک مرکز هادیت بین المللی، کثرت و گوناگونی فرهنگی و با توجه به تعداد بالای دولتهای ملی، رقابت برای کسب قدرت، امر طبیعی بنظر می رسد.
از نظر مورگانتاو "اهداف سیاست خارجی برحسب منافع ملی تعریف می شوند"، و "منافع ملی در جای خود بر حسب قدرت تعریف خواهند شد". برای مورگنتاو قدرت و منافع ملی دو مفهوم اصلی و کلیدی در عرصه ی سیاست هستند. او در کتاب "سیاست میان ملتها، کشمکش برای قدرت و صلح " بین "آنچه که هست" و "آنچه که باید باشد" فرق قایل شده و دولتمردان را به درک پدیده هائی که وی آنها را واقعیتهای سیاسی که در پروسه ی تکامل سیاست کشورها و هم اکنون روی می دهند جلب کرده و آنها را به پیروی از خردگرائی/راتشیونالیسم در سیاست دعوت می کند.